ویژگی هدایت یافتگان از نظر خداوند | موفقیت در قرآن – قسمت ۲

به نام خداوند مهربان

دوستان عزیزم، سلام! 😊
از صمیم قلب خداوند را شاکرم که این توفیق نصیبم شد تا در یک فایل دیگر با شما عزیزان همراه باشم. این بار با موضوعی بسیار جذاب:
درک قوانین موفقیت و خوشبختی از کلام خداوند و قرآن کریم.

خیلی خوشحالم که وارد این قسمت شدیم و تصمیم گرفتم در این ویدیو به سراغ سوره‌ی بقره و صفحه‌ی دوم قرآن کریم برویم و با هم آن را بررسی کنیم.

پیش‌تر هم گفته‌ام:
دوستان عزیز، من نه متخصص دینی هستم، نه عالم مذهبی، و نه ادعای خاصی در زمینه‌ی فقه، عربی یا دین دارم.
هدف من از مطالعه‌ی قرآن کریم این است که قوانین موفقیت و خوشبختی را درک کنیم.
اینکه چگونه می‌توانیم:

  • به ثروت برسیم،
  • به سلامتی و حال خوب دست یابیم،
  • آرامش و ایمان واقعی را تجربه کنیم،
  • و زندگی‌ای خلق کنیم که سرشار از دستاوردها و نعمت‌ها باشد.

این یک مسیر یادگیری است.
خیلی از ما کتاب‌های موفقیت زیادی خوانده‌ایم، مثل:

  • آثار برایان تریسی،
  • «اثر مرکب» از دارن هاردی،
  • «باشگاه 5 صبحی‌ها»،
  • و کتاب‌هایی مثل «جادوی ذهن» یا «بنویس تا اتفاق بیفتد».

همه‌ی این کتاب‌ها خوب و ارزشمندند. اما اینجا می‌خواهیم به سراغ کتاب دیگری برویم:
قرآن کریم. 📖

با این نگرش که:
این کتاب چگونه می‌تواند به ما کمک کند؟
چگونه می‌توانیم به کمک آن:

  • موفق‌تر عمل کنیم،
  • شاداب‌تر باشیم،
  • ثروت و سلامتی بیشتری خلق کنیم،
  • آرامش و روابط بهتری داشته باشیم،
  • و با ایمان به نیرویی برتر، زندگی بهتری بسازیم.

جالب اینجاست که وقتی قرآن را می‌خوانیم، می‌بینیم بسیاری از قوانین موفقیت، مثل قانون جذب، به وضوح در قرآن وجود دارد. انگار خداوند خودش قوانین سعادت و خوشبختی را برای ما در این کتاب توضیح داده است.

حالا بیایید با این دیدگاه به سراغ سوره‌ی بقره برویم و ببینیم خداوند در این صفحه چه پیامی برای ما دارد.


مقدمه: «بسم الله الرحمن الرحیم»

جالب است بدانید که «بسم الله الرحمن الرحیم» فقط در سوره‌ی حمد به‌عنوان یک آیه محسوب می‌شود. در بقیه‌ی سوره‌ها، این جمله بخشی از متن نیست و صرفاً برای ادای احترام به کلام خداوند در ابتدای سوره‌ها آورده شده است.

به نام خداوند بخشنده و مهربان. 🌟
این جمله، یادآور بخشندگی و مهربانی بی‌پایان خداوند است.


آیه‌ی اول: «الف لام میم»

این حروف که در ابتدای برخی از سوره‌های قرآن آمده‌اند، حروف مقطعه نامیده می‌شوند. مثل «الف لام میم»، «طه»، «یس»، «کاف ها یا عین صاد» و غیره.

این حروف، یکی از رازهای قرآن هستند. معنای دقیق آن‌ها را هیچ‌کس نمی‌داند و فقط خداوند از مفهوم و هدف آن‌ها آگاه است.

اما نکته‌ای که اینجا باید به آن توجه کنیم، این است که حواشی را رها کنیم و به اصل بپردازیم.
بسیاری از افراد هنگام مطالعه‌ی قرآن درگیر جزئیاتی می‌شوند که شاید تأثیر چندانی در زندگی روزمره‌ی ما نداشته باشد. اما ما در این مسیر می‌خواهیم اصول و قواعد اساسی زندگی را بیاموزیم.

حروف مقطعه به ما یادآوری می‌کنند که:
همه‌چیز را نمی‌توانیم با عقل محدود انسانی درک کنیم.
گاهی باید به خداوند اعتماد کنیم و با ایمان جلو برویم.

خیلی از افرادی که می‌خواهند قرآن را بررسی کنند، معمولاً به سراغ سوالاتی می‌روند که بیشتر به حواشی مربوط می‌شود. مثلاً می‌پرسند:

  • “آقای تاج‌آبادی، جن چیست؟”
  • “خداوند از جن چه منظوری دارد؟”
  • “در آخرت چه اتفاقی خواهد افتاد؟”

این‌ها سوالاتی است که اغلب پاسخ قطعی برایشان وجود ندارد. حتی خداوند در قرآن می‌فرماید که آیات قرآن به دو دسته تقسیم می‌شوند: آیات محکم و آیات متشابه.

آیات محکم و متشابه

آیات محکم، اصول و اساس قرآن و مادر این کتاب هستند. مثل آیاتی که درباره ایمان به آخرت، تولید مثل، و موضوعاتی که مستقیماً در زندگی انسان اثرگذارند صحبت می‌کنند. این‌ها ستون‌های اصلی کتاب خدا هستند.

آیات متشابه، آیاتی‌اند که معنای دقیق آن‌ها تنها برای خداوند روشن است. خداوند در قرآن تأکید می‌کند:
“هیچ‌کس جز خداوند معنای این آیات را نمی‌داند.”

و خداوند توصیه می‌کند که:
“دنبال این آیات نباشید. شما نمی‌توانید معنای آن‌ها را بفهمید و نیازی هم نیست که بفهمید.”

اما متأسفانه بسیاری از ما، به‌جای تمرکز بر آیات محکم و اصولی، وقت خود را صرف بررسی آیات متشابه می‌کنیم. خود خداوند فرموده که معنا و مفهوم این آیات را تنها او می‌داند، اما ما ساعت‌ها درباره‌شان بحث و تفسیرهای شخصی می‌کنیم.

بیایید به اصل بپردازیم و از حاشیه‌ها دوری کنیم.
آیات محکم، همان آیاتی هستند که خداوند می‌فرماید: “این‌ها ستون‌های این کتاب‌اند و شما باید بر اساس آن‌ها زندگی کنید.”

جالب اینجاست که خداوند در ادامه توضیح می‌دهد:
“کسانی که در قلبشان بیماری است، به دنبال آیات متشابه می‌روند تا با تفسیرهای اشتباه، فتنه‌انگیزی کنند.”

بیایید تمرکز خود را روی آیات محکم بگذاریم؛ آیاتی که به ما کمک می‌کنند زندگی بهتری داشته باشیم و مسیری روشن‌تر برای موفقیت و خوشبختی انتخاب کنیم.


بررسی آیه‌ی دوم سوره‌ی بقره

“ذلک الکتاب لا ریب فیه”
ترجمه: “این کتاب، کتابی است که در آن هیچ شکی نیست.”

خیلی جالب است که خداوند در همان ابتدا تأکید می‌کند:
“هیچ شکی در این کتاب وجود ندارد.”

شک، دشمن موفقیت

بسیاری از ما وقتی مسیری را انتخاب می‌کنیم، مدام دچار شک و تردید می‌شویم. مثلاً:

  • “آیا این کار نتیجه می‌دهد؟”
  • “آیا این مسیر درست است؟”
  • “آیا این کسب‌وکار درآمدزا خواهد بود؟”

اما قرآن به ما یاد می‌دهد که اگر می‌خواهید موفق شوید، شک را کنار بگذارید و با ایمان جلو بروید.

برای مثال:
اگر می‌خواهید یک کسب‌وکار شروع کنید، نباید بگویید:

  • “آیا در این کار درآمد هست یا نه؟”
  • “آیا این مسیر نتیجه می‌دهد یا نه؟”

شک را کنار بگذارید و اقدام کنید.
شک و تردید چیزی است که زندگی ما را نابود می‌کند. خداوند در این آیه به وضوح می‌گوید که این کتاب، کتابی است که هیچ شکی در آن نیست. اگر می‌خواهید در مسیر موفقیت گام بردارید، نباید به آن شک کنید.


هدایت برای تقواپیشگان

ادامه‌ی آیه می‌گوید: “هدی للمتقین”
این کتاب برای کسانی که تقوا پیشه می‌کنند، مایه‌ی هدایت است.

تقوا یعنی خودکنترلی؛ یعنی اینکه در هر شرایطی انتخاب درست داشته باشیم. این کتاب برای کسانی که آماده‌اند تا با ایمان و تعهد، مسیر درستی را انتخاب کنند، چراغ راه خواهد بود.

بچه‌ها، اصلاً ریشه‌ی تفاوت به چه معناست؟ تقوا به معنای کنترل خود انسان است. یعنی به معنای پرهیزگاری از عمل اشتباه. تقوا یعنی خودکنترلی، یعنی کنترل ذهن.
معنای تقوا در قرآن این است. بنابراین، خیلی جاها که به اشتباه تقوا را به معنای ترس گرفته‌اند، کاملاً اشتباه است. تقوا هیچ ارتباطی با ترس از خداوند ندارد.
تقوا یعنی انجام دادن و کنترل کردن خود. یعنی کنترل ذهن و پرهیزگاری از کار اشتباه.

درست است؟ پس از این به بعد، هر کجا کلمه‌ی تقوا را دیدید، در ذهنتان بگویید به معنای کنترل ذهن است.

خیلی جالب است، خداوند می‌فرماید:
“این است کتابی که هیچ شکی در آن نیست؛ مایه‌ی هدایت متقین.”
کتابی که می‌تواند تو را به خوشبختی، سعادت، سلامتی، درآمد بالا، نعمت و همه‌چیز برساند. اما این کتاب مایه‌ی هدایت چه کسانی است؟

برای کسانی که تقوا پیشه می‌کنند.
یعنی کسانی که می‌توانند خودشان را کنترل کنند، ذهنشان را کنترل کنند، باورهای خوب بسازند، به زیبایی‌ها توجه کنند و از زشتی‌ها حذر کنند.

خیلی جالب است! کنترل ذهن چقدر اهمیت دارد.
بچه‌ها، چقدر از ما نتوانسته‌ایم ذهن خودمان را کنترل کنیم؟

  • وقتی می‌خواستیم یک سخنرانی کنیم، همش در ذهنمان می‌گفتیم: نکند خراب کنم!
  • وقتی می‌خواستیم کسب‌وکاری راه بیندازیم، در ذهنمان می‌گفتیم: نکند ورشکست بشوم؟ نکند خراب کنم؟
  • حتی وقتی می‌خواستیم سفر برویم، می‌گفتیم: نکند فلان اتفاق بیفتد؟

اما خداوند می‌گوید:
این کتاب مایه‌ی هدایت متقین است؛ کسانی که ذهنشان را کنترل می‌کنند.
نه همه‌ی افراد!
قرآن نگفته که این کتاب برای همه‌ی افراد مناسب است.
بلکه برای کسانی که ذهنشان را کنترل می‌کنند.

کنترل ذهن یعنی کنترل فکر.
کنترل فکر یعنی ساخت باورهای خوب.
باورهای خوب یعنی اینکه فکرهای مثبت و عالی از ذهنمان عبور کنند.

گفته می‌شود روزانه 58 هزار فکر از ذهن ما عبور می‌کند. حالا خداوند می‌گوید:
“این کتاب هدایتگر متقین است.”
متقین چه کسانی هستند؟
کسانی که تقوا پیشه می‌کنند.
یعنی کسانی که:

  • خودشان را کنترل می‌کنند،
  • ذهنشان را کنترل می‌کنند،
  • و پرهیزگاری می‌کنند از عمل اشتباه.

چطور می‌شود اشتباه نکرد؟
اول باید بتوانی ذهن خودت را کنترل کنی.

این آیه خیلی به من کمک کرده، بچه‌ها!
هر کجا فکر منفی سراغم می‌آید یا ذهنم پرت می‌شود، می‌گویم:
نه، خداوند گفته باید ذهنم را کنترل کنم.

باید چه‌کار کنم؟
باید متقین باشم. باید تقوا داشته باشم.

خیلی مهم است که ما درک صحیحی از مفهوم تقوا در قرآن داشته باشیم.

خب، خداوند می‌گوید:
“این است کتابی که در آن هیچ شکی نیست؛ مایه‌ی هدایت متقین.”
هدایت برای چه کسانی؟
برای کسانی که می‌توانند ذهنشان را کنترل کنند.

خب، بریم سراغ آیه‌ی سوم از سوره‌ی بقره:
“الَّذینَ یُؤمِنونَ بِالغَیبِ وَیُقیمونَ الصَّلاةَ وَمِمّا رَزَقناهُم یُنفِقونَ”

ترجمه:
“آنان که به غیب ایمان می‌آورند، نماز را برپا می‌دارند، و از آنچه به ایشان روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند.”

در ادامه‌ی آیه‌ی قبل، خداوند توضیح بیشتری می‌دهد که این کتاب مایه‌ی هدایت چه کسانی است.
ابتدا کلی می‌گوید: “متقین” و حالا دقیق‌تر مشخص می‌کند:

  1. کسانی که به غیب ایمان می‌آورند.
  2. کسانی که نماز را برپا می‌دارند.
  3. کسانی که از روزی‌شان انفاق می‌کنند.

ایمان به غیب خیلی مهم است.
اینجا می‌گوید به نیرویی بالاتر از نیروی خودمان ایمان داشته باشیم. به خداوند ایمان داشته باشیم.

بچه‌ها، اگر می‌خواهیم آرامش در زندگی‌مان باشد، باید ایمان داشته باشیم که نیرویی بالاتر از ما وجود دارد.

دو حالت وجود دارد:

  1. اینکه فکر کنیم تمام زندگی‌مان فقط به دست خودمان است و نیرویی غیبی وجود ندارد.
  2. اینکه بپذیریم خداوند هست و ایمان به او آرامش‌بخش است.

من زمانی این دیدگاه را داشتم که می‌گفتم خدا چیست؟ خدا کجاست؟ همه‌ی ما موجوداتی هستیم که زندگی می‌کنیم و هرکس زندگی خودش را می‌سازد.

این دیدگاه باعث شده بود که در کارم استرس و اضطراب زیادی را تحمل کنم. فکر می‌کردم همه‌چیز فقط دست خودم است و هیچ نیرویی وجود ندارد.

ولی از زمانی که قرآن را مطالعه کردم، فهمیدم که یک نیروی بزرگ‌تر از ما هست. نیرویی که اسمش خداوند است.

ولی نه خداوندی که به ما گفتند، بلکه خداوندی که در قرآن معرفی شده است.
خداوندی که باید درک صحیحی از او داشته باشیم.

به همان اندازه که ایمان می‌آوری به خداوند، استرس و اضطرابت کمتر می‌شود.
بچه‌ها، من دیدم که انسان‌های مؤمن چقدر آرامش بیشتری دارند.

مومن یعنی کسی که به خداوند ایمان دارد.
ببین، شاید از کلماتی که استفاده می‌کنم، در ذهن شما چیز دیگری بیاید. اما اگر در این مسیر با من همراه باشید، کم‌کم و به مرور زمان، درک صحیح‌تری نسبت به مفاهیم قرآنی پیدا می‌کنیم.

خیلی از باورهای ما، در واقع اشتباه هستند.
ولی با مطالعه‌ی مستقیم قرآن، این باورهای مناسب را بهتر و بهتر می‌سازیم.

در این آیه، خداوند می‌فرماید:
“کسانی که به غیب ایمان دارند.”


ایمان به غیب یعنی چه؟

ایمان به چیزهای غیرمادی مثل قانون جذب است.
شاید چیزی را نبینی، ولی می‌دانی وجود دارد. مثلاً هر چه توجه کنی، اتفاق‌هایی از همان جنس وارد زندگی‌ات می‌شود.

قبول داری؟ این یعنی ایمان به یک قانون که نمی‌بینی، ولی اثرش را کاملاً می‌بینی.


عدالت الهی

بچه‌ها، آیا این ذهنیت را دارید که:

  • اگر کسی کار اشتباهی کند یا حق کسی را بخورد، بالاخره یک‌جا تاوانش را می‌دهد؟
  • یا اگر کسی کار خوبی انجام دهد، بالاخره پاداشش را می‌گیرد؟

این همان نیروی غیبی است که نمی‌توانی در آزمایشگاه آن را ثابت کنی.
نمی‌توانی دو نفر را بیاوری و بگویی: “ظلم کن و ببین چه اتفاقی می‌افتد!”
ولی اثر این قانون را در زندگی می‌بینی.

خداوند می‌فرماید:
“کسانی که ایمان به غیب دارند، می‌دانند که نباید ظلم کنند و نباید کار اشتباه انجام بدهند. کارشان باید درست و عالی باشد.”


نگاه سیستمی به خداوند

بچه‌ها، خداوند نیرویی است که این جهان هستی را خلق کرده است.
ولی خیلی وقت‌ها درک ما از خداوند اشتباه است.

ما فکر می‌کنیم خداوند مثل یک آدم است که در آسمان نشسته و احساسات و عواطف انسانی دارد. مثلاً اگر کسی کار بدی کند، فوراً حالش را بگیرد.

اما خداوند این‌گونه نیست!
این سیستم خیلی گسترده است و ما باید در طول این کتاب پیش برویم تا مفاهیم را به شکل صحیح و عمیق درک کنیم.

درک صحیح از خداوند، زندگی‌مان را به شدت بهتر می‌کند.

کسانی که ایمان دارند به غیب، به یک نیروی بالاتر، حتی اگر گره‌ای در زندگی‌شان بیفتد، می‌گویند: “خداوند درستش می‌کند.”

بچه‌ها، تصور کنید که در مسیر زندگی تلاش می‌کنید.
مثلاً می‌گویید: “خدایا، من دارم تلاش می‌کنم. نتیجه را به تو می‌سپارم.”
یا: “خدایا، من دارم برای کنکور درس می‌خوانم. نتیجه را به تو می‌سپارم و یک نتیجه‌ی خوب می‌خواهم.”

قبول دارید که این نوع ایمان به انسان آرامش می‌دهد؟
این حس باعث می‌شود بدون استرس، بدون نگرانی و با حال خوب برای زندگی‌تان تلاش کنید.

این یعنی ایمان به غیب.
یعنی باور داشتن به اینکه نیروی دیگری هم هست. خداوندی هست که می‌توانید به او تکیه کنید، انگار دستش را می‌گیرید یا کسی هست که هوایتان را دارد.


حس آرامش در ایمان به خداوند

مثالی که خیلی جالب است این است که تصور کنید انگار روی شانه‌های خداوند نشسته‌اید و او شما را هدایت می‌کند.
این حس وجود یک نیروی بالاتر، آرامش بی‌نهایتی به انسان می‌دهد.

من آرامش را وقتی پیدا کردم که مفهوم ایمان به خداوند را درک کردم.
این مفهوم بارها و بارها در زندگی‌ام تکرار شد و هر بار بیشتر به من آرامش داد.


نماز چیست؟

خداوند می‌فرماید:
“کسانی که ایمان دارند به غیب و نماز را برپا می‌دارند.”

اما نماز به چه معناست؟
بچه‌ها، معنای کلمه‌ی “صلاة” در قرآن چیست؟
این خودش یک مفهوم کاملاً گسترده است که می‌شود ساعت‌ها درباره‌ی آن صحبت کرد.

برای درک مفاهیم قرآنی، باید ریشه‌ی کلمات را در قرآن جست‌وجو کنیم و آیاتی را که آن مفهوم در آنها آمده، بارها بررسی کنیم.

مثلاً درباره‌ی صلاة:
وقتی ریشه‌ی “صاد-لام-واو” را در قرآن جست‌وجو می‌کنیم، به آیاتی می‌رسیم که نشان می‌دهد صلاة به معنای یاد خداوند است.


صلاة در قرآن

مثلاً در داستان حضرت موسی، خداوند می‌فرماید:
“وَأَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی”
“نماز را برای یاد من برپا دار.”

این آیه نشان می‌دهد که صلاة به معنای حرکات فیزیکی خاص (ایستادن، رکوع، سجده و برخاستن) نیست، بلکه به معنای یاد خداوند است.

بچه‌ها، حتی قبل از زمان پیامبر اسلام، در زمان حضرت موسی (علیه‌السلام)، خداوند به او گفت: “نماز را برای یاد من برپا دار.”
در آن زمان، نماز به شکلی که امروز می‌شناسیم (با حرکات خاص) وجود نداشت.


ریشه‌ی صلاة در قرآن

ریشه‌ی “صاد-لام-واو” در قرآن، در جاهایی به معنای دعا و ذکر آمده است.
بسیاری از آیات نشان می‌دهند که صلاة، به‌صورت عمومی، یعنی یاد خداوند.


نماز و یاد خداوند

بچه‌ها، اگر شما نماز را با حرکات فیزیکی انجام می‌دهید، تنها زمانی این نماز، صلاة است که یاد خداوند هم در آن باشد.

اگر فقط دولا و راست می‌شوید، این نماز به معنای صلاة نیست.
حتی اگر در جایی نشسته باشید و به یاد خداوند باشید، این صلاة است.

این همان مفهوم صلاة در قرآن است.

این درک را خیلی‌ها ندارند.
طرف نماز می‌خواند، ولی دیده‌اید که وسط نماز به چیزهای دیگر هم فکر می‌کند؟
مثلاً کسی در حال نماز است و وارد خانه می‌شویم، می‌خواهد بگوید: “گاز را خاموش کن!” و در همان حال می‌گوید: “الله‌اکبر، بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم، الحمدلله…”

یا مثلاً بچه می‌آید سراغش و او وسط نماز می‌گوید: “الله‌اکبر” یعنی: “برو کنار!”

بچه‌ها، این یاد خداوند نیست!
خودمان را گول نزنیم.
یاد خداوند همان چیزی است که قرآن درباره‌اش صحبت می‌کند و مفهوم صلاة دارد.


نماز و یاد خداوند

البته، اگر نماز به شکلی باشد که کاملاً در یاد خداوند باشیم، آن نماز واقعاً صلاة است.
ولی اگر فقط حرکات فیزیکی انجام می‌دهیم، بدون هیچ توجهی به خداوند، این نماز معنای صلاة در قرآن را ندارد.

بعضی‌ها را دیده‌اید که می‌گویند:
“بابا نمازمون را نخواندیم، بلند شویم زود بخوانیم!”
یا:
“ای بابا! چقدر طولانیه! تو این سرما، حالا وضو بگیر و نماز بخوان؟”

این یعنی نماز به معنای یاد خداوند نیست.
فقط یک سری حرکات فیزیکی است که از روی اجبار انجام می‌شود و هیچ ارتباطی با مفهوم صلاة در قرآن ندارد.


یاد خداوند در نماز

اگر حرکات فیزیکی نماز را انجام می‌دهید، حتماً باید یاد خداوند در آن باشد.
وگرنه حتی اگر در جایی نشسته‌اید و به یاد خداوند هستید، آن صلاة واقعی است.

خداوند می‌فرماید:
“آنان که به غیب ایمان می‌آورند، نماز را برپا می‌دارند و از آنچه به ایشان روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.”

چه مفهوم زیبایی!
“وَمِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ”
“از چیزی که به آنها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.”


قانون رزق و فراوانی

بچه‌ها، چقدر ما فکر می‌کنیم روزی را خودمان به دست می‌آوریم؟
“استاد، من خودم دارم تلاش می‌کنم، درآمد کسب می‌کنم. من خودم فلان خانه یا ماشین را خریدم. کار کردم و پول درآوردم.”

این عالی است!
ولی اگر بدانیم که خداوند است که به ما رزق می‌دهد، آن‌وقت ثروت بی‌نهایت وارد زندگی‌مان می‌شود.
این یعنی قانون فراوانی.


قانون بخشش

وقتی خداوند می‌فرماید:
“از چیزی که به آنها روزی داده‌ایم، انفاق می‌کنند.”
این یعنی قانون بخشش.

قانون فراوانی همین است:
وقتی باور داریم که رزق خداوند بی‌انتهاست و با بخشیدن، دوباره وارد زندگی‌مان می‌شود، به این باور می‌رسیم که هرچه می‌بخشیم، چندین برابرش را دریافت می‌کنیم.

این همان چیزی است که خداوند بارها در قرآن تأکید می‌کند:
“وقتی می‌بخشی، چندین برابر وارد زندگی‌ات می‌شود.”

بچه‌ها، دیده‌اید مثلاً یک پدر و مادری که بچه‌شان پنج، شش یا هفت ساله است، به او یک شکلات می‌دهند؟
دوستش می‌آید و می‌گوید: “می‌شود شکلاتت را با من نصف کنی؟”
حالا شما نگاه می‌کنید. اگر بچه‌ی شما بگوید: “نه، مال خودمه، نمی‌دهم!”، چه احساسی پیدا می‌کنید؟

شما می‌گویید: “نه مامان، بده بهش. دوباره برایت می‌آورم.”
ولی اگر بچه لج کند و بگوید: “نه، مال خودمه!”، شما چه رفتاری را ترجیح می‌دهید؟
دوست دارید بچه ببخشد، شکلاتش را با دوستش نصف کند، درست است؟

خداوند هم همین رفتار را دوست دارد. خداوند بخشنده است و بخشندگان را دوست دارد.
می‌گوید: “تو ببخش، نگران نباش، من رزق بی‌حساب می‌دهم.”


بچه‌ها، انفاق فقط به معنای پول نیست.
می‌تواند وقت گذاشتن برای کسی باشد، کمک کردن به دیگران، یا بخشیدن چیزی که دیگر به آن نیاز نداریم.
شما می‌توانید زمان، علم، یا حتی درآمدتان را ببخشید.

وقتی می‌بخشید، با این باور ببخشید که خداوند چندین برابرش را به شما برمی‌گرداند.
خداوند می‌فرماید: “از آنچه به شما روزی داده‌ایم، انفاق کنید.”

این آیه کمک می‌کند قوانین ثروت را بهتر درک کنیم.
خداوند می‌گوید: “از چیزی که داری ببخش، حتی پنج یا ده درصدش را.”
وقتی می‌بخشی، بیشتر و بیشتر وارد زندگی‌ات می‌شود.


در ادامه، خداوند می‌فرماید چه کسانی هدایت می‌شوند:
تقواپیشگان، کسانی که ایمان دارند و کسانی که نماز را برپا می‌دارند.
نماز یعنی یاد خداوند؛ کسانی که دائماً به یاد خداوند هستند.

در آیه‌ی چهارم از سوره‌ی بقره آمده است:
“وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ.”

یعنی کسانی که به آنچه به سوی تو نازل شده و به آنچه پیش از تو نازل شده ایمان می‌آورند و به آخرت یقین دارند.


اینجا خداوند به یک نکته‌ی کلیدی اشاره می‌کند:
هیچ تفاوتی بین ادیان الهی نیست.
کسانی که به قرآن ایمان دارند و همچنین به تورات، انجیل، زبور و دیگر کتاب‌های پیشین، هدایت می‌شوند.

خداوند می‌خواهد بگوید:
“نباید بگوییم دین من خوب است، دین تو بد است.”
بین کتاب‌های آسمانی تفاوتی نیست.
همه از یک منبع آمده‌اند و هدفشان یکی است. خداوند تأکید می‌کند که این حواشی نباید ما را از مسیر اصلی دور کند.

و تو باید انسانی باشی که این موضوعات را درک کنی.
نباید سراغ باورهای اشتباهی بروی که به تو گفته‌اند.
باید کلام خداوند را بخوانی و از آن باورهای خوب بسازی.

خیلی‌ها وقتی قرآن می‌خوانند، فقط عربی‌اش را می‌خوانند.
مثلاً در ماه رمضان مسابقه می‌گذارند که از اول تا آخر قرآن را بخوانند. اگر کسی وقت نکند، می‌گوید: “تو به جای من بخوان!”

اما بچه‌ها، این کافی نیست.
ما باید معنای قرآن را بخوانیم، آن را درک کنیم و بررسی کنیم.
باید آیات را ریشه‌ای بررسی کنیم و آنها را وارد زندگی‌مان کنیم.

اینکه فقط عربی قرآن را بخوانیم و نفهمیم، هیچ تغییری در زندگی ما ایجاد نمی‌کند.
این اصلاً هدف خداوند نیست.


در آیه‌ای که می‌فرماید:
“وَٱلَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْکَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِکَ وَبِٱلۡأٓخِرَةِ هُمۡ یُوقِنُونَ”

خداوند اشاره می‌کند که این افراد به تمام کتاب‌های آسمانی ایمان می‌آورند و به آخرت یقین دارند.


یقین: یک پله بالاتر از ایمان

اینجا خداوند از مفهوم یقین صحبت می‌کند، که یک سطح بالاتر از ایمان معمولی است.

یقین یعنی هیچ شکی نداشته باشی.
کسی که یقین دارد، باور دارد که آخرتی وجود دارد.
خداوند نمی‌گوید فقط فکر کنید یا احتمال بدهید.
می‌گوید: “یقین داشته باشید.”


تأثیر یقین به آخرت در زندگی

یقین داشتن به آخرت کمک‌های زیادی به زندگی ما می‌کند:

  • آرامش می‌آورد.
  • افسردگی و ناامیدی را کم می‌کند.
  • هدف و معنا به زندگی می‌دهد.

کسانی که فکر می‌کنند “همه‌چیز بعد از مرگ تمام می‌شود”، ممکن است بگویند:
“ما فقط یک بار زنده‌ایم، بعد هم نابود می‌شویم.”
این طرز فکر باعث می‌شود افراد:

  • کارهای اشتباه انجام دهند.
  • دست به دزدی یا گناه بزنند.
  • یا حتی خودکشی کنند.

اما خداوند می‌گوید:
“نه، این دنیا پایان نیست.”
کسی که به آخرت یقین دارد، می‌فهمد که نابودی در کار نیست.


یقین، آرامش و مسئولیت‌پذیری

وقتی یقین داشته باشی که آخرت وجود دارد، زندگی‌ات متفاوت می‌شود.
دیگر نمی‌گویی:
“حالا اگر اینجا کار خوبی انجام بدهم یا ندهم، چه فرقی می‌کند؟ آخرش که همه‌چیز تمام می‌شود.”

بلکه می‌فهمی که هر کاری که انجام می‌دهی، تأثیرش باقی می‌ماند.
این یقین به تو آرامش و امید می‌دهد و باعث می‌شود مسئولیت زندگی‌ات را بهتر بپذیری.

آخرین نکته این است که ایمان به آخرت چقدر ما را از کارهای اشتباه بازمی‌دارد و چقدر باعث می‌شود برای زندگی‌مان تلاش کنیم.

وقتی بفهمیم که نابودشدنی نیستیم، می‌گوییم:
“پس تلاش کنم، پس زندگی‌ام را بسازم، پس در آرامش زندگی کنم، پس خوبی‌های این دنیا را تجربه کنم.”

بچه‌ها، این شبیه چیست؟
شبیه این است که شما به یک مهمانی بروید.


مثال مهمانی و زندگی

فرض کنید به یک مهمانی رفته‌اید.
چون می‌دانید این مهمانی آخرش نیست و بعد از آن به خانه بازمی‌گردید، چطور رفتار می‌کنید؟
می‌گویید: “خب، چون فرصت کوتاهی اینجا هستم و قرار است زود به خانه برگردم، باید از این فرصت استفاده کنم.”

این دنیا مثل همان مهمانی است.
ما در این دنیا مثل یک مهمانی هستیم؛ شاید ۷۰، ۸۰ یا حتی ۱۰۰ سال در آن زندگی کنیم.
اما در نهایت، باز هم باید به خانه‌مان برگردیم.


زندگی و مهمانی

حالا اگر بدانید بعد از مهمانی قرار است به خانه برگردید، چه رفتاری از خودتان نشان می‌دهید؟
می‌گویید:

  • “این مهمانی تمام نمی‌شود، پس مراقب رفتارم باشم.”
  • “از این مهمانی لذت ببرم.”
  • “بگذار با همه خوش‌وبش کنم.”
  • “بگذار خوش بگذرانم و با همه صحبت کنم.”

مثلاً می‌گویید: “این یک ساعت باقی‌مانده را باید از مهمانی لذت ببرم، بازی کنم، حرف بزنم، و خوش باشم.”


اما اگر فکر کنید بعد از این مهمانی همه‌چیز تمام می‌شود، ممکن است چه کار کنید؟

  • شاید کارهای اشتباهی انجام دهید.
  • یا شاید اصلاً بنشینید و هیچ کاری نکنید.

اما وقتی بدانید مهمانی ادامه دارد و بعد از آن باز هم چیزی هست، می‌گویید:
“پس باید رفتارم را درست کنم. باید از این فرصت استفاده کنم.”


دنیا مثل همان مهمانی است

ایمان به آخرت باعث می‌شود:

  1. کارهای اشتباه انجام ندهید.
  2. از زندگی لذت ببرید.
  3. آرامش بیشتری داشته باشید.

دیگر نمی‌گویید: “ای بابا، همه‌چیز قرار است تمام شود، پس چرا تلاش کنم؟ چرا درآمد داشته باشم؟ چرا روابط خوبی بسازم؟”
بلکه می‌گویید:
“نه، این دنیا یک مرحله است. اگر درست زندگی کنم، هم این دنیا را می‌سازم و هم آخرت را.”


قانون موفقیت

ایمان به آخرت باعث می‌شود:

  • شادتر و خوشحال‌تر باشید.
  • زندگی هدفمندتری داشته باشید.
  • و به انسانی موفق‌تر و خوشبخت‌تر تبدیل شوید.

بنابراین، یکی از اصولی که خداوند همین ابتدا بیان می‌کند، این است که این مفاهیم چقدر در موفقیت ما اثرگذارند.
بچه‌ها، این اصول وقتی به باورهای ما تبدیل می‌شوند، بارها و بارها تأثیرگذارتر از چیزهایی هستند که در کتاب‌های دیگر نوشته شده‌اند.

این قوانین ما را به خوشبختی، احساس خوب، درک صحیح و باورهای قوی می‌رسانند.

در ادامه، خداوند در آیه‌ی پنجم سوره‌ی بقره می‌فرماید:
“أُوْلَـٰٓئِكَ عَلَىٰ هُدًۭى مِّن رَّبِّهِمْ ۖ وَأُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ”

ترجمه:
“آنان برخوردارند از هدایتی از سوی پروردگارشان، و آنان همان رستگارانند.”


هدایت دائمی از سوی پروردگار

خداوند در این آیه جمع‌بندی می‌کند:
تمام این افرادی که ایمان دارند، نماز را برپا می‌دارند، انفاق می‌کنند، به آنچه به پیامبر نازل شده و پیش از او ایمان دارند و به آخرت یقین دارند، دائماً در حال هدایت از سوی پروردگارشان هستند.

نمی‌گوید فقط یک بار هدایت می‌شوند.
می‌گوید: “آنها دائماً از هدایتی از سوی پروردگارشان برخوردارند.”

هدایت به کجا؟
به همان راه راستی که در سوره‌ی فاتحه خواندیم:
“إِهْدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلْمُسْتَقِيمَ.”
“خدایا، ما را به راه راست هدایت کن.”


هدایت به سوی خوشبختی و آرامش

خداوند می‌فرماید که این افراد:

  • در راهی هستند که به آنها نعمت، خوشبختی و آرامش می‌دهد.
  • به سمت موفقیت و دستاوردهای زندگی‌شان هدایت می‌شوند.
  • و حالشان همیشه خوب است.

این افراد دائماً در حال هدایت از سوی پروردگارشان هستند تا به موفقیت، خوشبختی و نعمت برسند.


رستگاری در دنیا و آخرت

خداوند می‌گوید: “وَأُوْلَـٰٓئِكَ هُمُ ٱلْمُفْلِحُونَ.”
یعنی: “و آنان همان رستگارانند.”

اما جالب است که نمی‌گوید فقط در آخرت رستگار می‌شوند.
نمی‌گوید: “حالا این کارها را بکنید و فقط در آخرت رستگار شوید.”
بلکه می‌گوید:

  • رستگاری در دنیا و آخرت است.
  • خوشبختی در دنیا و آخرت است.
  • برخورداری از نعمت‌های خوب در دنیا و آخرت است.

پیام خداوند در پنج آیه‌ی اول سوره‌ی بقره

خداوند در این پنج آیه‌ی ابتدایی، مفاهیم کلیدی‌ای را بیان می‌کند:

  • این کتاب هیچ شکی در آن نیست.
  • مایه‌ی هدایت تقواپیشگان است.

تقواپیشگان چه کسانی هستند؟

  • کسانی که ذهنشان را کنترل می‌کنند.
  • کسانی که به غیب ایمان دارند؛ یعنی به یک نیروی بالاتر از خودشان که می‌تواند به آنها کمک کند.
  • کسانی که یاد خداوند را برپا می‌دارند؛ یعنی همیشه به یاد خداوند هستند.

یاد خداوند و آرامش

وقتی می‌خواهند سخنرانی کنند، می‌گویند:
“خدایا، به من کمک کن.”

وقتی می‌خواهند کسب‌وکاری راه بیندازند، می‌گویند:
“خدایا، تو هستی و به من کمک می‌کنی.”

وقتی وارد جلسه‌ای می‌شوند، می‌گویند:
“خدایا، با من باش.”

یاد خداوند به آنها آرامش می‌دهد و موفقیتشان را تضمین می‌کند.


قانون بخشش و رزق الهی

این افراد از چیزی که خداوند به آنها داده، هرچند اندک، انفاق می‌کنند.
می‌دانند که رزقشان از خداوند است و خداوند به آنها بی‌حساب نعمت می‌دهد.

بچه‌ها، پیشنهاد می‌کنم حتی اگر اندک هم باشد، به دیگران بخشش کنید.
وسایلی که استفاده نمی‌کنید، لباس‌هایی که نمی‌پوشید، علمی که دارید، یا وقتی که می‌توانید برای دیگران بگذارید.

برای خودتان برنامه بگذارید:
“این ماه، این مقدار زمان یا انرژی می‌گذارم. این چیزهایی که دیگر استفاده نمی‌کنم، می‌بخشم. این مقدار پول را انفاق می‌کنم.”

وقتی می‌بخشید، با این احساس ببخشید که:
“خداوند رزاق است و بی‌نهایت به من می‌دهد. این چیزی نیست؛ می‌بخشم و خداوند درهای دیگری از ثروت را به روی زندگی من باز می‌کند.”


در ادامه خداوند می‌گوید:
کسانی که ایمان دارند به آنچه به سوی تو نازل شده است (قرآن) و به آنچه پیش از تو نازل شده (مثل تورات، انجیل و زبور)، این کتاب‌هایی که خداوند قبلاً به پیامبران برای نشان دادن راه رستگاری و خوشبختی انسان‌ها نازل کرده است.

همچنین کسانی که به آخرت یقین دارند.
یعنی باور دارند که زندگی بعد از مرگ ادامه دارد.

این باور:

  • به آنها آرامش می‌دهد.
  • باعث می‌شود که کار اشتباه نکنند.
  • آنها را به تلاش برای زندگی وادار می‌کند.

چرا؟
چون می‌گویند: “ما نابودشدنی نیستیم. بعد از مرگ وارد دنیای دیگری می‌شویم.”


این افراد دائماً در حال هدایت از سوی پروردگارشان هستند.
خداوند می‌فرماید:
“أُوْلَـٰٓئِكَ عَلَىٰ هُدًۭى مِّن رَّبِّهِمْ”
یعنی: “آنها دائماً از سوی پروردگارشان هدایت می‌شوند.”


امیدوارم متوجه تفاوت مطالعه‌ی قرآن با این روش شده باشید؛ اینکه خودتان با این نگاه قرآن را مطالعه کنید.
هدف این است که بتوانید از قرآن برای زندگی‌تان استفاده کنید، به خوشبختی، سعادت و رستگاری در دنیا و آخرت برسید، و یک زندگی فوق‌العاده را تجربه کنید.


خیلی خوشحال می‌شوم که نظرات، تجربیات و دیدگاه‌های خودتان را بنویسید.
هر جا ایده‌ای به ذهنتان رسید یا تجربه‌ای برایتان پیش آمد، در قسمت کامنت‌ها به اشتراک بگذارید.
این کار به دوستان دیگر و همین‌طور به من کمک می‌کند و من هم از خواندن دیدگاه‌های شما استفاده خواهم کرد.


امیدوارم هر جا هستید، شاد، سالم، سلامت، موفق، ثروتمند و سعادتمند باشید.

حجم ویدیو: 696 مگابایت

دانلود فایل صوتی

حجم فایل صوتی: 45 مگابایت

اگر می‌‌خواهی دیدگاه و تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

از چه چیزی می خواهید مطلع شوید؟
1 دیدگاه
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
علی ابراهیمی
12 روز قبل

عالی عالی عالی

دلیل باز پرداخت

1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x